با سلام به وبلاگ معلم كلاس ششم خوش آمديد؛ لطفاً با نظرات خود ما را ياري نمائيد؛ اميدوارم لذت ببريد و براي بهتر شدن وبلاگ نظر بدهيد؛ راز اصلى غیبت امام زمان(عج)
زیارت عاشورا

علت و فلسفه واقعى غیبت حضرت ولى عصر(عج) یکى از رازهاى الهى است، جز خداوند و پیشوایان معصوم(ع) کسى نسبت به آن اطلاع کامل ندارد. فراهم نبودن شرایط ظهور، محفوظ ماندن از شر ستمگران و آزمایش مردم از جمله علل فلسفه غیبت امام(عج) است.

غیبت امام زمان(عج) از امورى است که عقل بشر به تنهایى از کشف همه اسرار آن ناتوان است و پیوسته مورد سؤال قرار گرفته و فکرها را مشغول نموده است، ولى باید توجه داشت که بر اساس برخى روایات فلسفه واقعى غیبت امام مهدى(عج) سرّى از اسرار الهى است که حکمت آن بر بندگان پوشیده است و جز خدا و امامان معصوم(ع) کسى نسبت به آن اطلاع کافى و کامل ندارد و تنها بعد از ظهور آن حضرت این مطلب روشن خواهد شد.

پیامبر اکرم(ص) مى فرماید: اى جابر! (غیبت امام زمان) سرّى از اسرار الهى است که بر بندگان پوشیده است، مبادا در امر خدا شک کنى، چرا که تردید در امر خدا کفر است و چنانکه عبداللّه بن فضل هاشمى روایت کرده که از امام صادق(ع) شنیدم، مى‌فرمود: همانا براى «صاحب الامر» غیبتى تخلف ناپذیر است، به طوری که اهل باطل در آن تردید مى‌کنند.

عرض کردم: یابن رسول اللّه! چرا غیبت مى‌کند؟

فرمود: به علتى که به ما اجازه نداد‌ه‌اند آشکار سازیم.

عرض کردم: چه حکمتى در غیبت اوست؟

فرمود: همان حکمتى که در غیبت حجت‌هاى پیش از او بوده است، حکمت غیبت قائم بعد از آمدن خود او ظاهر مى‌شود، چنانکه حکمت سوراخ کردن کشتى توسط خضر و کشتن آن بچه و تعمیر دیوار، براى حضرت موسى(ع) ظاهر نگشت، مگر موقعى که خواستند از هم جدا شوند.

بنابراین هر چند نمى‌توان به همه اسرار آن حضرت پى برد، اما با استفاده از روایات معصومین(ع) به برخى از این علل و حکمت‌ها اشاره مى‌کنیم:

*آزمایش مردم

رسول اکرم(ص) مى فرماید: او (امام زمان) کسى است که از یاران و شیعیانش غایب مى‌شود، غیبتى که در آن غیبت کسى در اعتقاد به امامت حضرت ثابت نمى‌ماند، مگر کسى که خدا قلبش را به ایمان آزموده باشد.

امام على(ع) مى‌فرماید: به خدا قسم من، و این دو فرزندم (حسن و حسین) شهید خواهیم شد، خداوند در آخرالزمان مردمى از فرزندانم را به خونخواهى ما بر خواهد انگیخت و او مدتى غایب خواهد شد تا مردم آزمایش شوند و گمراهان جدا گردند تا جایى که نادان مى گوید: خداوند دیگر نیازى به آل محمد ندارد.

امام حسین(ع) مى‌فرماید: براى امام مهدى(عج) غیبتى است. در این غیبت برخى از دین بر مى‌گردند و برخى ثابت قدم مى‌مانند، هر کس در این غیبت صبر کند و بر مشکلاتى که از سوى دشمنان ایجاد مى شود استقامت کند، به قدرى از اجر خداوند بهره‌مند مى‌شود که انگار در کنار پیامبر(ص) با شمشیر با دشمنان جنگیده است.

*آزادى از بیعت طاغوت هاى زمان

امام حسن مجتبى(ع) در این باره فرمود: هر کدام از ما در زمان خود بیعت حاکمان و طاغوت‌هاى زمان را از روى تقیه به عهده گرفته‌ایم، مگر امام مهدى(عج) که عیسى بن مریم به امامت آن حضرت نماز مى‌گذارد، خداوند ولادت او را مخفى نگه داشت و براى او غیبتى در نظر گرفت تا زمانى که قیام مى‌کند بر گردنش بیعت حاکمى نباشد.

*حفظ جان امام مهدى(عج)

امام باقر(ع) فرمود: براى قائم ما قبل از آنکه به پا خیزد غیبتى است.

راوى پرسید: براى چه؟ حضرت(ع) فرمود: به جهت اینکه ترس از کشته شدن او وجود دارد.

*آمادگى جهان

ظهور حضرت مهدى(عج) به عنوان «خاتم الاوصیا» و منجى بشریت و کسى که در کره زمین دین اسلام را بر تمامى دین ها پیروز مى‌گرداند، قطعاً به زمینه و آمادگى جهانى نیازمند است. زیرا روش و سیره آن حضرت مبنى بر رعایت امور ظاهرى و حکم به ظاهر نیست بلکه مبنى بر رعایت حقایق و حکم به واقعیات و ترک تقیه و مسامحه نکردن در امور دینى و احقاق حقوق و برقرارى عدالت واقعى و اجراى تمام احکام اسلامى است.

معلوم است که انجام این برنامه و انقلاب بزرگ و همه جانبه نیازمند ترقى و رشد بشر در ناحیه علوم، معارف، فکر، اخلاق و آمادگى جامعه براى پذیرش و استقبال این نهضت و لیاقت زمامدارى آن رهبر الهى است.

از این رو جهان باید زمینه این پذیرش را داشته باشد تا این هدف محقق شود. بنابراین مى‌توان فقدان آمادگى جهان را یکى از فلسفه‌ها و حکمت‌هاى غیبت امام مهدى(عج) بر شمرد.

 



با سلام جهت استفاده از مطالب صلوات بر محمد و آل محمد بفرستيد و لطفاً لينك ما را در وبلاگ يا وبسايت خود قرار دهيد و به دوستان خود معرفي نماييد باتشكر - مديريت وبلاگ

معلم كلاس ششم

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







تاريخ : شنبه 14 آذر 1394برچسب:, | 7:0 | نویسنده : محمد ابراهيم پاشا |